اما نکتهای که شاید در ایران تازگی داشته باشد، قیمتگذاری خارج از چارچوب نرخهای دولتی برای انرژی برق در کشور است، به همین دلیل بررسی تجربه سایر کشورها در این زمینه و دقت در روند صحیح انجام آن و بهوجود نیامدن روال سعی و خطا در نحوه فعالیت این بورس از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و لزوم دقت در نحوه فعالیت بورس انرژی را دوچندان میکند. اما چرا برای ایران راهاندازی این بورس با اهمیت است؟
در ایران انرژی و تعریف آن بهعنوان یک صنعت درآمدزا همیشه توجه ما را به نفت، گاز و سوختهای فسیلی جلب میکند، حال آنکه صنایع دیگر با توجه به پتانسیل و زیرساختهایی که در سالهای گذشته فراهم شده است، میتوانند به راحتی رقیبی جوان برای صادرات نفتی کشور باشند. برق بهعنوان انرژی مورد نیاز همه بخشها در دنیا ثابت شده است و مضاف بر آن موقعیت جغرافیایی ما در ایران و در منطقه با تغییرات جوی، فصلی و شرایط آب و هوایی متفاوت این امکان را فراهم ساخته که در تمام سال با توجه به پیک مصرف، ذخیرهای قابل اتکا درمجموع مولدهای تولید برق موجود بوده که میتوان آن را برای تبادل درنظر گرفت.
گستردگی جغرافیایی کشور و تغییرات افق (شرق به غرب) با حدود یک ساعت و 10دقیقه در پیک مصرف شبانهروز هم از دیگر پتانسیلهای جغرافیایی ایران و دلیلی برای وجود ذخیره کافی در ساعتهای مختلف شبانهروز در سیستم تولید برق کشور است. در ایران حدود 62هزار مگاوات نیروگاه نصب شده موجود است درحالیکه مصرف انرژی در سال حدود 36هزار مگاوات برآورد میشود، باتوجه به اینکه ذخیره مطمئن 20درصدی برای شرایط خاص کفایت میکند، میتوان از سایر پتانسیلهای نیروگاهی که در شبکه بهعلت نبود امکان متناسب شبکه انتقال معطل مانده است، استفاده کرد، لذا بهنظر میرسد با تکمیل شبکه انتقال، این میزان انرژی شبکه قابل استفاده بوده و قادر است توان صادراتی برق کشور را بالا ببرد.
از طرفی نیاز کشورهای منطقه در شرق، غرب، شمال و حتی کشورهای حاشیه خلیجفارس، به تولیدات مازاد ایران، باتوجه به تغییر افق و گستردگی شبکه برق ایران در تمامی مرزها این امکان را برای کشور فراهم کرده که از ظرفیت موجود بتواند به بهترین نحو استفاده کند و به این ترتیب در ساعاتی که مصرف در ایران از تولید فاصله میگیرد، میتوان مازاد تولید را به امر صادرات اختصاص داد. در حقیقت موضوع اختلاف پیک در ایران و دیگر کشورهای همسایه که خواهان برق ایران هستند، پتانسیلی قابل توجه برای کشور محسوب میشود. به هر حال باید این مسئله را مد نظر قرار داد که ایران واسط شرق و غرب جهان است، لذا مدیریت ارتباط برق منطقه، مزیتی بالقوه برای تبدیلشدن ایران به هاب انرژی الکتریکی منطقه است که بیشک استفاده از این امکان خدادادی تنها به همت و تلاش مسئولین و دستاندرکاران این صنعت نیاز دارد.
ذخایر نفت و گاز فراوان، کشور ما را به صادرات خام عادت داده اما میتوان با استفاده از نیروگاههای حرارتی و تبدیل انرژیهای فسیلی، بهویژه در میادین مشترک به انرژی برق از ارزش افزوده فراوان آن استفاده کرد. در این صورت صادرات ایران به صادرات مواد خام و نفت و گاز خلاصه نخواهد شد و میتوان برای افزایش میزان ارزشافزوده تولیدات داخل و اشتغالزایی صنایع وابسته به آن بهخوبی برنامهریزی کرد و برای صنایع تولید برق و شبکههای انتقال آن به سایر کشورها و جایگاه آن در اقتصاد کشور، اهمیت بیشتری قائل شد.
اشتغالزایی در این زمینه میتواند تاثیر قابل توجهی در افزایش تولید ناخالص داخلی کشور داشته باشد و زمینه فعالیت جوانان و نیروی جویای کار را در تمام مناطق کشور خصوصا مناطق محروم و دورافتاده فراهم سازد. این گسترش از منظری دیگر باعث گسترش صنایع وابسته به صنعت برق شده و این صنایع را فعالتر و پویاتر میکند و میتواند انقلابی در صنعتی کردن کشور ایجاد کند.
* کارشناس انرژی